مراحل و جدول زمانی شرکت در المپیاد

مراحل شرکت در المپیادهای علمی در یک نگاه

 

 

از آغاز راه المپیاد تا کسب مدال جهانی، دانش‌آموزان باید ۵ مرحله مسابقه را پشت سر بگذارند که در هر مرحله نفرات برتر از سد آزمون، موفق عبور خواهند کرد و تعدادی از شرکت‌کنندگان از گردونه‌ی رقابت حذف می‌شوند.

  • مرحله‌ی صفرم: بخشنامه‌ی ثبت نام دانش‌آموزان در آزمون المپیادهای علمی همه ساله در ماه آذر به مدارس ابلاغ می‌شود و دانش‌آموزان در فرصتی چند هفته‌ای می‌توانند با مراجعه به پنل کاربری نسبت به ثبت نام و پرداخت هزینه‌های مرتبط با شرکت در آزمون المپیاد آن سال اقدام کنند.

  • مرحله‌ی اول: این مرحله به صورت آزمونی کتبی و حضوری با سوالات چندگزینه‌ای از مباحثی که کمیته‌های علمی باشگاه دانش‌پژوهان جوان مشخص کرده‌اند در نیمه‌ی دوم بهمن‌ماه هر سال برگزار می‌شود. معمولا ۱۰ تا ۱۵ درصد برتر از میان کل شرکت‌کنندگان هر رشته از سد این مرحله عبور می‌کنند. نتایج مرحله‌ی اول در دهه‌ی سوم اسفند هر سال اعلام می‌شود و پذیرفته‌شدگان خود را برای مرحله‌ی دوم آماده می‌کنند.

  • مرحله‌ی دوم: در نیمه‌ی اول اردیبهشت ماه، نفرات پذیرفته شده در مرحله‌ی اول در آزمونی کتبی و حضوری که دارای سوالات چند گزینه‌ای، کوتاه‌جوابی و تشریحی است [بسته به المپیاد مورد تقاضا متفاوت است] شرکت می‌کنند. نتایج این مرحله در دهه‌ی سوم خردادماه اعلام می‌شود و فقط ۴۰ نفر برتر هر رشته پذیرفته می‌شوند. پپذیرفته‌شدگان این مرحله به دوره‌ی تابستانه‌ی باشگاه دانش‌پژوهان جوان راه می‌یابند و در یک دوره‌ی کوتاه مدت که از تیرماه تا شهریور برگزار می‌شود به صورت متمرکز در محل باشگاه دانش پژوهان جوان در شهر تهران آموزش می‌بینند.

  • مرحله‌ی سوم: شرکت‌کنندگان دوره‌ی تابستانه در مقاطع مختلف آزمون‌های نظری و عملی گوناگون را پشت سر می‌گذارند و در پایان دوره، نفرات به ترتیب نمره‌های کسب شده مرتب می‌شوند. دو برابر تعداد نفرات مورد نیاز برای تیم اعزامی به مسابقات جهانی مدال طلا، و بقیه‌ی دانش‌آموزان برحسب نمره‌ی کسب شده مدال‌های نقره و برنز کسب می‌کنند. فقط در برخی موارد که دانش‌آموزی در دوره‌ی تابستانه بسیار ضعیف ظاهر شده باشد یا از حضور در دوره امتناع کرده باشد، به وی لوح تقدیر تعلق خواهد گرفت.

  • مرحله‌ی چهارم: نفراتی که مدال طلای هر رشته را کسب کرده‌اند در یک دوره‌ی آموزشی چند ماهه‌ی پاییز و زمستان شرکت می‌کنند و پس از ارزیابی‌های متعدد، تیم ملی ایران در آن رشته مشخص را تشکیل خواهند داد. تیم‌های ملی المپیاد در تابستان بعد به مسابقات بین‌المللی اعزام می‌شوند.

  • مرحله‌ی پنجم: اعضای تیم ملی که همگی از طلایی‌های ایران هستند در مسابقات بین‌المللی شرکت کرده و بنا بر امتیازاتی که کسب می‌کنند رنگ مدال انفرادی و گروهی آن تیم مشخص می‌شود.

 

مزایا و معایب المپیادهای علمی

برای دانش‌آموزان و اولیای ایشان

فرصت‌های المپیادهای علمی

المپیادهای علمی که در سطح دبیرستان­‌های کشور برگزار می‌­گردد، فرصت مناسبی برای احیاء فراگیری علوم پایه از سن نوجوانی است، که از زیرساخت­‌های توسعه علمی هر کشور به حساب می ­آید و رشد و نوآوری در صنایع بدون تعمیق آن ممکن نمی‌باشد.

پر کردن اوقات فراغت دانش‌آموزان مستعد به کمک آموزش علوم پایه جایگزین بسیار مناسبی برای برنامه‌ی درسی است. کتاب‌های درسی به هیچ وجه اغنا کننده فراگیران باهوش نمی‌باشند. لذا برای جلوگیری از بطالت وقت و یا جایگزین­های نامناسب ، بهتر است از فرصت المپیادهای علمی استفاده گردد.

فراگیری یک رشته از دروس اختصاصی به صورت عمیق، به موفقیت در کنکور سراسری دانش­ آموزان کمک شایانی می­نماید. خصوصاً اینکه کنکور همه ساله به سمت مفهومی شدن پیش می‌­رود.

آشنایی با دبیران المپیادی که عموماً دارندگان مدال‌های کشوری و جهانی هستند، الگوهای مناسبی جهت تحصیل و هدفداری در زندگی به دانش آموزان می‌بخشد.

افزایش توان یادگیری، افزایش تمرکز، پشتکار و سخت‌کوشی از فواید عمومی آموزش دروس المپیادی است که الگوهای مناسب یادگیری را فراهم می‌آورد.

المپیاد مزایایی مانند معافیت از کنکور دارد. اما با نگاهی ساده به آمار می‌توان دریافت که تنها کمتر از دو درصد از کسانی که در المپیاد شرکت می­‌کنند می­توانند از مزایای آن استفاده کنند و سایرین موفق به کسب امتیاز و مزایایی رسمی نخواهند شد!  با این اوصاف شاید در نگاه اول بتوان گفت که احتمال موفقیت در المپیاد بسیار پایین است و از آنجایی که رقابت در آن بسیار نزدیک و حساس است، شرکت در آن ریسک بسیار خطرناکی است. چنین تفکری صرفا برای کسانی که هدف از المپیاد را برخورداری از مزایای مستقیم المپیاد می­‌دانند درست به نظر می‌رسد، اما کسانی که المپیاد را فرصتی برای پرورش تفکر، افزایش اطلاعات و بالا بردن سطح علمی خود بدانند، دغدغه­‌هایی اینچنین ندارند و قبولی در المپیاد را یک موفقیت و قبول نشدن در آن را کسب یک تجربه مفید در راه رسیدن به موفقیت اصلی می­‌دانند. همچنین دانش­‌آموزانی که المپیاد را به صورت اصولی پیگیری کنند، می‌دانند که برای فراگیری مباحث آن باید به دروس تخصصی تا حد قابل قبولی مسلط باشند. همین موضوع به تنهایی در سال‌های بعد و دانشگاه به طور جدی کمک حال آنها خواهد بود. به عنوان نمونه دانش‌­آموزانی که المپیاد فیزیک را به صورت جدی پیگیری می‌کنند، کتاب فیزیک هالیدی را مطالعه می­‌کنند و همین موضوع به آن‌ها در سال‌های ابتدای دانشگاه و حتی دبیرستان و پیش‌دانشگاهی کمک زیادی خواهد کرد.

تهدیدهای المپیادهای علمی

سوق دادن دانش آموزان متوسط به سوی فراگیری المپیادهای علمی به صورت افراطی جهت کسب مدال و نشان برای مدرسه، بدون توجه به سرنوشت کنکور دانش­‌آموزان و امکان ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه ­شان از تهدیدهای جدی المپیادهای علمی می­‌باشد.

واقعیت این است که مهارت هدایت تحصیلی دانش ‌آموزان المپیادی کاری دشوار است و جذبه المپیاد به‌گونه ای است که گاه دانش­آموز تا مرز ترک تحصیل پیش می­‌رود و اگر مدرسه مهار دو جانبه‌ای به‌کار نگیرد، ضررهای جبران ناپذیری به تحصیل دانش­‌آموز وارد می­‌شود.

عدم علاقه به فراگیری دروس، خصوصاً دروس عمومی، تهدیدی برای دانش آموزان المپیادی است. باید مشاوران و مدیران مدارس کنترل مستمری برای حداقل­‌های آموزش­‌های این‌گونه دروس داشته باشند تا مبادا در صورت عدم موفقیت در المپیاد، از کنکور باز نمانند، آنگونه که هم اکنون برخی مدارس، مبتلای به این بدفرجامی شده­‌اند.

ایجاد بی‌نظمی در نظام آموزش مدرسه به جهت زمان­‌های پراکنده تدریس و فرصت مطالعاتی دانش­‌آموزان، از دیگر تهدیدها به شمار می­‌رود. در صورت نداشتن قدرت کنترل سیّال مدیریت، این بی‌نظمی­‌ها صدمه زیادی به ساختار نظام­‌مند و فرهنگ مدرسه وارد می­‌نماید. بی‌توجهی دانش­‌آموزان به مشارکت در فعالیت‌های گروهی، از دیگر آفات اختصاص وقت به فراگیری المپیادهای علمی است. باید حداقل­‌های مشارکت این­‌گونه دانش‌آموزان در فعالیت‌های فرهنگی و گروهی ورزشی تأمین گردد تا از یک بعدی شدن آنان جلوگیری شود.

این گونه تهدیدها، به‌علاوه هزینه بالای آموزش­‌های المپیادها، باعث شده است اغلب مدارس توانمند از راه ‌اندازی این دوره در مدارس خود طفره بروند و از مزایای آن بی ‌بهره شوند. واقعیت این است که موفقیت تیم­‌های دانش ‌آموزی ایران در مجامع جهانی مرهون تلاش­‌های مدارسی است که علی­‌رغم تهدیدهای فوق، فرصت آموزشی دروس المپیادی را از دانش­‌آموزان خود دریغ نمی­‌کنند. کشورهای توسعه یافته مانند روسیه، چین و … سال‌های متمادی، آموزش المپیاد را در مدارس خود جدی می­‌گیرند تا بتوانند رتبه‌های جهانی خود را حفظ نمایند.

علی‌رغم این‌که المپیادهای علمی فواید زیادی دارند اما هنگام ورود به این عرصه باید توجه داشت که آفت‌هایی نیز وجود دارد. به همین دلیل لازم است با دیدی بازتر وارد المپیاد شوید تا از گزند این آفت‌ها در امان باشید. یکی از اصلی­‌ترین آفت‌های المپیاد، تک بعدی شدن شرکت‌کنندگان در آن است. متأسفانه برخی از دانش‌آموزان در سال­‌هایی که مشغول مطالعه المپیاد هستند، تمام فعالیت­‌های دیگر و حتی دروس مدرسه را تحت­‌الشعاع المپیاد قرار می­‌دهند و فقط به مطالعه المپیاد می­‌پردازند. عموماً چنین افرادی اگر در المپیاد نتیجه نگیرند، هنگام مواجهه با درس­‌های مدرسه به مشکلاتی برمی­‌خورند و آسیب­‌هایی بر آنها وارد می­‌شود.

موضوع دیگری که می‌توان آن را به عنوان آفت‌های المپیاد دانست، غرور و تکبر ناشی از آن است! گاهی اوقات دانش‌آموزان پس از این که اطلاعات خود را تا سطح قابل قبولی افزایش می‌دهند دچار غروری کاذب می‌شوند و این مسئله زمانی که دانش­‌آموز در نهایت موفق به کسب رتبه­‌های مناسب در المپیاد نشود، مشکل­‌آفرین خواهد بود.

البته تعداد بسیاری از شرکت­‌کنندگان و پذیرفته­‌شدگان در المپیاد تا به امروز با برخوردی منطقی از گزند مشکلات فوق الذکر در امان مانده‌اند.

 

برای همکاران آموزشی و معلمین مدارس

فرصت‌های المپیادهای علمی

۱- خودباوري جوانان؛

موفقيتي که جوانان شرکت‌کننده در المپيادهاي علمي ما در سال‌های اخير به دست آورده‌اند، سبب ايجاد اعتمادبه‌نفس آن‌ها شده و پذیرفته‌اند که ايرانيان توانايي لازم براي يادگيري مفاهيم علمي را دارند و به‌صورت فردي و جمعي مي‌توانند مانند جوانان کشورهاي ديگر و حتي جلوتر از بعضي از کشورهاي پيشرفته، امتيازهايي را به دست آورند و موفقيت خود را در جهان نشان دهند. شرکت جوانان در المپيادها و امتيازهايي که کسب کرده‌اند، سبب شده است که نه‌تنها شرکت‌کنندگان بلکه عموم مردم ايران توانایی‌های خود را باور کنند و با اعتماد و اطمينان درصحنه‌های بین‌المللی حاضر شوند و به خود بگويند «ما می‌توانیم».

۲- کشف و پرورش استعدادهاي درخشان؛

وجود المپيادهاي علمي سبب شد سطح توقع فرد و جامعه بالاتر رود و هدف‌ها عالی‌تر شود. از طرفی دسترسي به این اهداف والا به توانايي، پشتکار و استعدادهاي بيشتري نياز دارد. بنابراين جست‌وجو و پیدا کردن افراد توانا و سپس توجه به پرورش آن‌ها عامل مهمي براي شناسايي نخبگان جامعه شده که بخش قابل قبولی از سنگینی بار این مسئولیت بر دوش مرکز ملی پرورش استعدادهاي درخشان و باشگاه دانش‌پژوهان جوان سنگینی می‌کند.

۳- توجه بيشتر به سرمایه‌های علمي کشور؛

در گذشته توجه بيشتر دولت‌ها به توان نظامي و قدرت جنگي خود بود. ليکن در دهه‌های اخير مشخص شد که علوم و فناوری‌های جديد عامل اصلي استقلال و قدرت کشور است. مغزهاي متفکر و دست‌های سازنده سبب تقويت هويت ملي و معرف توان کشور هستند. موفقيت جوانان در المپيادهاي علمي وسيله مؤثری بود تا دولتمردان را متوجه اهميت کار کرده و هزينه لازم براي اجراي برنامه‌های علمي را تأمین کند. نمونه آن پذيرش ميزباني المپياد جهاني فيزيک سال 2007 ميلادي است. جدا از این موضوع رهبر معظم انقلاب هم بارها  در تبیین سیاست‌های کلان نظام به شناسایی و سرمایه‌گذاری روی این نخبگان جوان تأکید کرده‌اند.

۴- هماهنگ‌سازی برنامه‌های درسي علوم پایه با برنامه ديگر کشورها؛

شرکت دانش آموزان ايراني در المپيادها وسیله‌ای بود تا در برنامه‌های درسي تجديدنظر لازم صورت گيرد و سرفصل‌ها و عناوین برنامه‌های درسي را همان سرفصل‌ها و عنوان‌هایی قرار دهند که در کشورهاي پيشرفته مورد استفاده قرار می‌گرفت. با توجه به آنکه در بعضي از المپيادهاي علمي مانند فيزيک علاوه بر مباحث نظري، انجام آزمايش و مسابقه علمي هم صورت می‌گیرد، آزمايشگاه و آزمايش نيز در ايران مورد توجه واقع شد و کتاب‌های فيزيک دبيرستان «فيزيک و آزمايشگاه» نام گرفت و برنامه آن هماهنگ با برنامه جهاني طراحی شد.

۵- تغيير در روش تدريس و مواد آموزشي؛

يکي از اشکالات سنتی آموزش‌وپرورش، روش تدريس معلمان و استفاده از يک کتاب درسي بود. بيشتر معلمان فقط از روش سخنراني استفاده می‌کنند و هدف آن‌ها انتقال دانستنی‌ها از کتاب و اطلاعات خود به ذهن دانش آموزان است. درصورتی‌که در المپيادها توان تجزیه‌وتحلیل، ترکيب و قضاوت و داوري و مهارت‌های علمي دانش‌آموزان سنجيده می‌شود و درک و فهم آن‌ها اندازه‌گیری می‌شود. ازاین‌رو توجه به اين نوع آموزش بیشتر شد.

البته چون وزارت آموزش‌وپرورش نمی‌توانست تحول لازم را در سراسر کشور به وجود آورد، براي گروه‌های منتخب المپيادی، کلاس‌های ويژه‌ای تشکيل داد و آموزش پيشرفته را براي آن‌ها منظور کرد. در این دوره‌ها علاوه بر روش تدريس پيشرفته و انتخاب استادان و دبيران ممتاز، تهيه مواد آموزشي لازم و ارزشيابي متناسب براي اين گروه انجام گرفت. دور از امید و انتظار نیست که اين تحول در آینده، سکوی هدف‌گذاری بعدی برای همه‌ی مدارس و دانش‌آموزان ایران عزیز باشد.

۶- همکاري استادان و دبيران؛

در ايران از زمان استقلال دانشگاه تهران عملاً رابطه ميان آموزش‌وپرورش و آموزش عالي از هم گسست. البته پيش از آن و بعدازآن هم آموزش عالي از مسائل سياسي و مديريتي و اقتصادي کشور جدا شد و به‌صورت يک جزيره جداگانه در کشور فعالیت میکرد و کمتر با جامعه ارتباط داشت تا اثربخش باشد. حضور ايران در المپيادهاي علمي سبب نزديک شدن گروهي از استادان و دبيران با هم شد. خوشبختانه اين پيوند مبارک اثربخش بوده و توانسته نتايج مفيد به بار آورد. اثر اين پيوند به‌صورت برنامه‌ریزی مشترک، تألیف و ترجمه کتاب‌ها و تبادل تجربه روش‌های تدريس و ارزشيابي بوده است. اميدواريم اين همکاري گسترده‌تر شود و همه آن‌هایی که دستي در آموزش‌وپرورش (از سطوح مقدماتی تا دانشگاه دارند) براي حل مسائل آموزشي کشور همکاري کنند. جامعه ما نياز به دلسوزاني آگاه دارد.

۷- آماده شدن براي تربيت پژوهشگر و توليد علم؛

دانش‌آموزانی که در المپيادهاي بین‌المللی شرکت کردند، حتي آن‌هایی که در دوره آماده‌سازی حضورداشته و آن‌هایی که از سوي استادان معرفی‌شده‌اند، ذاتاً توانايي و استعداد لازم براي يادگيري مفاهيم علمي را داشته و دارند. مسئولان آموزش‌وپرورش براي شناختن همين استعدادها، سرمایه‌گذاری بسياري کرده و لازم است اين نيروها را به‌سادگی از دست ندهند و آن‌ها را در پژوهش‌سراها و مراکز تحقيقاتي خود به کار گيرند و با برنامه‌ریزی‌های منظم، به تربیت نیروی پژوهشگر همت گمارند و با کمک آموزش عالي، آن‌ها را به پژوهش در مسائل فني، علمي، اقتصادي و اجتماعي کشور سوق دهند.

۸– معرفي الگوهاي مطلوب به جوانان؛

يکي از راه‌های پرورش مؤثر، معرفي جوانان و بزرگ‌سالان موفق به جامعه است. دانش‌آموزانی که در مسابقه‌های جهاني علوم شرکت می‌کنند و مدال‌هایی به دست می‌آورند، معمولاً و در صورت هدایت مؤثر می‌توانند الگو‌های دردسترس و خوبی براي جوانان کشور باشند. عموماً اين الگوها، دانا، توانا و منظم هستند و موفقيت آن‌ها از راه تلاش، مداومت و وقت در کار و برنامه‌ریزی به‌دست‌آمده است. دانايي محوري را از راه اين الگوها می‌توان به جامعه معرفي کرد و از این معرفی نتيجه گرفت.

۹- اعتبار بین‌المللی براي ايران؛

هر مقام يا مدالي که ايرانيان در رقابت‌های بین‌المللی کسب کنند يا هر بار که پرچم ايران در میدان‌های جهاني به اهتزاز درآيد، اعتبار ايران افزايش خواهد يافت و هويت ايراني تقويت خواهد شد. المپيادهاي علمي تاکنون موجب افتخار و سربلندي ايران و ايراني بوده‌اند.

آسیب‌های موجود در المپیاد

در برابر آثار مطلوبي که المپيادهاي علمي در کشور برجای گذاشته داشته است، آسیب‌هایی را نيز می‌توان برای این رقابت علمی بر شمرد که در ادامه به برخی از آن‌ها می‌پردازیم؛

۱- جذب استعدادها از طرف بیگانگان؛

المپيادها و مسابقه‌های علمي وسیله‌ای است براي شناسايي استعدادهاي درخشان و معرفي آن‌ها به جامعه. اما پيش از آنکه جامعه ايراني به پرورش اين استعدادها بپردازد و از توانایی‌های آن‌ها بهره بگيرد، بعضي از کشورها و سازمان‌ها اين مغزهاي متفکر را جذب می‌کنند و با انواع ابزارهایی که در دست دارند، آن‌ها را به کشورهاي خود فرا می‌خوانند و با اتکا به زیرساخت‌های ساخته شده در کشور ما به توانمدی‌های علمی-فناوری خود می‌افزایند. امروز فرار مغزها مشکلي است که بسياري از کشورهای در حال توسعه با آن روبه‌رو هستند. جدا از اینکه در ادامه‌ی مسیر المپیادی شدن فرزندان ایران، ما نتوانسته‌ایم شرايط لازم براي رشد همه‌جانبه استعدادهاي درخشان را فراهم کنيم و اغلب با شرايطي که به وجود می‌آید به‌سادگی آن‌ها را از دست می‌دهیم؛ سیاست‌گذاران کلان کشور در تلاش‌اند، تا با فعالیت‌های جدی صورت‌گرفته در طی سال‌های اخير مانع از مهاجرت اين سرمایه‌های فکري کشور شوند؛ چرا که مهاجرت اين افراد مستعد، سبب از دست رفتن آيندگان مستعد (فرزندان اين نخبگان) نيز خواهد بود.

۲- ايجاد رقابت ناسالم علمي؛

گرچه هدف المپيادهاي علمي ايجاد رقابت سالم ميان جوانان بوده است، ليکن به‌جای رقابت سالم هم‌اکنون در بسياري از مراکز آموزشي، رقابت ناسالم به وجود آمده است؛ رقابتي که آرامش کودکان، نوجوانان، جوانان و حتي خانواده‌ها را بر هم زده است. اين مسابقه‌ها و رقابت‌ها تا آنجا نفوذ کرده که بعضي از دبستان‌ها براي گزينش در سال اول ابتدايي به امتحان روي آورده‌اند. براي انتخاب در دوره راهنمايي تحصيلي از پرسش‌های چهارگزینه‌ای استفاده می‌کنند و دبیرستان‌ها که برای ورود به گزینش کنکوری پیشرفته روی آورده‌اند. اگرچه آموزش‌وپرورش در ميان نهادهاي ديگر از مقام والايي برخوردار است، اما متأسفانه باید اعلام کرد که در بسياري از مدارس ما، فضاي معنوي و تربيتي لازم برای پرورش نخبگان و در اصطلاح نخبه‌ی سالم و متعهد وجود ندارد. در این ساختارهای اقتصادی به‌جای گزینش برحسب معيارهاي فرهنگي و آموزشي، هر دانش‌آموز با ميزان نفع مادي که براي مدرسه دارد سنجيده می‌شود و اصولاً مسابقات وسیله‌ای است براي جذب دانش‌آموزانی که با کمترين فعاليت، بيشترين امتياز را براي مدرسه دارند و کسب می‌کنند.

۳- تعميم موفقیت‌ها؛

بعضي از مسئولان آموزش‌وپرورش موفقيت چند نفر محدود را نشانه‌ای از موفقيت برنامه‌ها اعلام می‌کنند و از اين بابت خود و جامعه را دچار اشتباه و خطا می‌نمایند. انتخاب پنج دانش‌آموز مستعد در کل کشور و کار یک‌ساله جدي و منظم براي آن‌ها ضمن آنکه معرف موفقيت برنامه‌های آموزشي اختصاصي است، نمی‌تواند معرف وضع آموزش‌وپرورش کل دانش آموزان کشور باشد. علاقه‌مندان به پيشرفت کشور انتظار دارند که برنامه‌ها و روش‌ها و مواد آموزشي چنان هماهنگ و پيشرفته باشد که استعدادهاي نهفته و متنوع هر دانش‌آموز شکوفا شود و به‌جای 25 دانش‌آموزی که حداکثر مدال‌های المپياد را در 5 رشته هرسال کسب می‌کنند، 16 ميليون دانش‌آموز احساس موفقيت کنند و به خودباوري برسند و به‌جای آنکه هر دانش‌آموز در مقايسه با دانش‌آموز ديگري ارزشيابي شود، هر دانش‌آموز را با وضع قبلي خود بسنجند و نمره او را مشخص کنند.

جوایز و امتیازات دارندگان مدال‌های المپیاد

بنیاد ملی نخبگان، وزارت علوم و سازمان نظام وظیفه هر یک جوایزی را برای دانش‌آموزان المپیادی در نظر گرفته‌اند که در زیر به برخی از این موارد اشاره می‌شود:

معافیت از کنکور سراسری در رشته‌های مربوط برای مدال‌آوران طلایی هر رشته [منبع]

۱۲ نفر در المپیاد ریاضی، ۱۰ نفر در المپیاد فیزیک، ۱۰ نفر در المپیاد نجوم و اخترفیزیک، ۸ نفر در هر یک از المپیاد زیست‌شناسی، ۸ نفر در المپیاد شیمی [معافیت رشته‌ی شیمی مربوط به هر دو زیرگروه ریاضی و تجربی است]، ۸ نفر در المپیاد کامپیوتر و برای المپیاد ادبی [منحصراً در رشته‌ی ادبیات فارسی] ۱۲ نفر از رشته علوم‌انسانی و معارف اسلامی و ۶ نفر از سایر رشته‌ها (جمعاً ۱۸ نفر) ااست.

احراز نخبگی یا استعداد برتر [منبع]

انجام خدمت سربازی (پسران) با انجام پروژه‌های علمی و تحقیقاتی

پرداخت وام‌های کم‌بهره برای خرید مسکن، خودرو و سفرهای تحقیقاتی از طرف بنیاد ملی نخبگان

امکان ادامه‌ی تحصیل در دو رشته به صورت همزمان در دانشگاه‌ها

امکان استفاده از سهمیه‌ی نخبگان در هنگام استخدام در مشاغل دولتی

اضافه شدن ۱۵ درصد به تراز کنکور دانش‌آموزانی که در المپیادهای علمی مدال‌های نقره یا برنز کسب کرده‌اند و همچنین طلایی‌هایی که در رشته‌ی غیرمرتبط قصد ادامه‌ی تحصیل دارند [منبع]

همچنین دانشگاه‌ها، ادارات آموزش و پرورش و مدارس نیز جوایزی را به صورت نقدی یا اعتباری برای دانش‌آموزان در نظر می‌گیرند که این مورد در شهرها و مدارس و دانشگاه‌های مختلف تفاوت‌های زیادی دارد و از معافیت حضور در یک کلاس خاص تا جوایز نقدی و تفریحی و وام‌های دانشجویی بدون بهره را شامل می‌شود.

ضوابط شرکت در المپیادهای دانش‌آموزی

شرایط مندرج در زیر مطابق آخرین تغییرات مصوبه‌ی باشگاه دانش‌پژوهان جوان جهت شرکت در المپیادها به‌روزرسانی شده است. طی سال‌های گذشته شرایط اختصاصی از جمله شرط معدل، کمترین نمره در تعداد مشخصی از دروس یا محدودیت‌های عمومی‌تری در رشته‌ی تحصیلی دبیرستانی برای شرکت‌کنندگان در المپیادهای علمی و ادبی لحاظ شده بود که با برداشته شدن این شرایط، امکان رقابت با دامنه‌ی بیشتری بین دانش‌آموزان فراهم شده است. تأکید می‌شود به سایر شایعات و محدودیت‌هایی که به اشتباه منتشر می‌شود، توجه نکنید.

شرایط عمومی ثبت نام در المپیادهای دانش‌آموزی

  • دانش آموزان در دوره دوم متوسطه هیچ گونه وقفه در تحصیل و یا ترک تحصیلی نداشته باشند.
  • در سال تحصیلی جاری، در پایه‌های دهم یا یازدهم در حال تحصیل باشند.

 

شرایط اختصاصی ثبت نام در المپیادهای دانش آموزی

  • شرکت در المپیادهای ادبی، فیزیک و شیمی مختص دانش آموزان پایه‌ی یازدهم و مستقل از رشته‌ی تحصیلی است و حضور در این المپیادها برای دانش‌آموزان پایه دهم به صورت آزمایشی امکان‌پذیر است.

  • حضور دانش‌آموزان پایه‌ی دهم و یازدهم مستقل از رشته‌ی تحصیلی در المپیاد ریاضی مجاز است، و از میان دانش‌آموزان هر دو پایه که در مرحله اول شرکت نموده اند ۶۰۰ نفر از برگزیدگان مجوز حضور در مرحله دوم را کسب می‌کنند. همچنین به حدود ۹۰۰ نفر از شرکت کنندگان پایه دهم این امکان داده می‌شود تا به صورت آزمایشی در مرحله دوم المپیاد ریاضی شرکت کنند.

  • دانش‌آموزان هر دو پایه‌ی دهم و یازدهم می‌توانند مستقل از رشته‌ی تحصیلی در المپیاد رشته‌های زیست‌شناسی، نجوم و اخترفیزیک، کامپیوتر، جغرافیا، سلول‌های بنیادی و پزشکی بازساختی شرکت کنند.

  • تنها دانش آموزان رشته علوم انسانی حق شرکت در المپیاد جغرافیا را دارند.

  • شرط شرکت در المپیاد جغرافیا برای دانش آموزان رشته علوم انسانی، دارا بودن میانگین نمره ۱۷ یا بالاتر در درس زبان انگلیسی در دوره اول متوسطه و پایه‌های دهم و یازدهم است.

  • دانش‌آموزانی که شرایط لازم را دارا باشند می‌توانند در بیش از یک المپیاد شرکت نمایند.

  • دانش‌آموزان پایه‌ی دهم دارنده‌ی مدال نقره‌ی کشوری المپیاد کامپیوتر در دوره آموزشی تابستان سال تحصیلی گدشته، در صورت تمایل به شرکت در این آزمون می‌توانند بدون شرکت در سایر مراحل، در دوره آموزشی سال بعد شرکت کنند.

  • آن دسته از دانش‌آموزان که در دوره آموزشی تابستان سال گذشته موفق به دریافت مدال برنز المپیاد کامپیوتر و نیز مدال‌های نقره و برنز سایر رشته های آموزشی شدند، جهت شرکت مجدد در دوره آموزشی تابستان سال بعد، ملزم به ثبت نام و شرکت در همه‌ی مراحل بوده و مانند سایر شرکت‌کنندگان، تنها در صورت قبولی در این مراحل حق شرکت در دوره تابستان را خواهند داشت.

تاریخچه المپیادهای علمی ایران

مصاحبه با دکتر علی رجالی پیرامون آغاز مسابقات ریاضی دانش‌آموزی در ایران

نویسنده: امید نقشینه ارجمند – پنجشنبه ٢۳ شهریور ۱۳٩۱

احتمالاً بسیاری از المپیادی‌ها اطلاعات دقیقی از تاریخ‌چه المپیاد ریاضی در ایران ندارند. اخیراً به دلایلی از جمله میزگردی که در دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران برگزار شد تلاش کردم تا با کسانی که در شکل‌گیری و رشد این جریان نقش داشته‌اند گفت‌وگو یا مکاتبه کنم. یکی از این افراد دکتر علی رجالی است که پاسخی مفصل به نامه من دادند؛ ایشان متولد سال ۱۳۳۰، دارای مدرک دکترای آمار از دانشگاه استنفورد آمریکا در سال ۱۳۵۷ و عضو هیأت علمی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی اصفهان هستند. دریافت جایزه پال اردوش در سال ۲۰۰۸ میلادی و جایزه مهدی بهزاد در سال ۱۳۹۱ از آخرین افتخارات این استاد گرامی است. در مورد جایزه مهدی بهزاد این صفحه را هم ببینید. اطلاعات بیش‌تری در مورد دکتر رجالی در این صفحه آمده است.

برای آشنایی با برخی انتقادات دکتر رجالی به المپیاد، این گفت‌وگو در رشد آموزش ریاضی (شماره ۱۰۷، بهار ۹۱) را مطالعه کنید: المپیادها فردگرایی را ترویج کرده‌اند (گفت‌وگو با دکتر رجالی)

«با پیشگامان آمار ایران، گفتگو با دکتر علی رجالی» را هم در خبرنامه انجمن آمار ایران، سال بیستم، بهار  ۹۱، شماره پیاپی ۷۴، مطالعه کنید؛ خواندنی است.

۱. رابطه شما با مسابقات دانش‌آموزی ریاضی در ایران و المپیاد ریاضی در چه سال‌هایی و به چه شکلی بوده است؟

در سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد اینجانب به انجمن ریاضی ایران و پیشنهاد انجمن ریاضی ایران به آقای دکتر حدادعادل معاون وقت پژوهشی وزارت آموزش و پرورش، «شورای افت ریاضی» در دفتر تحقیقات وزارت آموزش و پرورش تشکیل شد. در این شورا علاوه بر اینجانب، آقایان دکتر فرزان از دانشگاه تربیت معلم و دکتر غلامرضا درگاهی‌نوبری و عده‌ای از کارشناسان و دبیران آموزش و پرورش عضویت داشتند (البته ممکن است اسامی برخی از اعضاء محترم آن شورا را فراموش کرده باشم). در آن زمان وضعیت علاقه‌مندی به علوم ریاضیات در میان دانش‌آموزان به حداقل رسیده بود؛ گویا از میان هر ۴ نفر دانش‌آموز ریاضی ۱ نفر به دانشگاه راه می‌یافت، ولی از میان هر ۱۴ نفر دانش‌آموز علوم تجربی، فقط ۱ نفر به دانشگاه راه می‌یافت و این روند به نفع علوم تجربی و علوم انسانی هر سال در حال تغییر بود. ما نگران این بودیم که دیگر دانش‌آموزان مستعد و علاقه‌مند به رشته ریاضی و رشته‌های وابسته آن مثلاً مهندسی وارد نشوند و لذا افت ریاضی همه‌گیر شود. در یکی از جلساتی که به‌طور خصوصی وقتی را از آقای دکتر حدادعادل گرفته بودم این مشکل را با آمار و ارقام و نتایج نظرسنجی‌ها از معلمان و دانش‌آموزان به ایشان منتقل نمودم. آقای یحیی تابش و من به‌طور مشترک در دانشگاه اصفهان، کمیته بررسی ریاضیات دبیرستانی را تشکیل داده بودیم و گاهی آقایان دکتر میامنی، بیژن ظهوری‌زنگنه،‌ محمدعلی نجفی، مسلم نیکفر و سایر دوستان دانشگاه صنعتی، ‌عده‌ای از معلمان ریاضی اصفهان من‌جمله آقایان تیمور غیاثی‌نژاد، حسین‌علی موحدی، محمود تلگینی، محمود امام‌جمعه‌زاده، احمد قیاسیان و غیره که ممکن است اسامی برخی را فراموش کرده باشم و چند نفر از همکاران دانشگاه اصفهان هم با ما همکاری می‌نمودند. ما این مسئله را و مشکلات ناشی از آن را در مطالعات خود مشاهده کرده بودیم و به راه‌حل‌ها می‌پرداختیم. یکی از راه‌حل‌ها برگزاری مسابقات ریاضی بود که یادم نمی‌آید که آن را ابتدا من یا آقای تابش مطرح کردیم (ولی مطمئناً فکر مشترک ما بود.) به هرحال در جلسه با آقای دکتر حدادعادل مطرح کردم که برای حل این مشکل باید جاذبه‌ای به وجود آید. دکتر حدادعادل هم که خود فوق‌لیسانس فیزیک داشتند و به اهمیت علوم آگاه بودند، از طرح مسئله استقبال نمودند. در آن‌جا به عنوان راه‌حل‌ها، یکی تجربه یکان و تأثیر آن در ایجاد علاقه در دانش‌آموزان و دیگری برگزاری مسابقه دانش‌آموزی را مطرح نمودم.

یادم نمی‌رود که ایشان با شدت زیاد گفتند «ما در حال جنگ هستیم، مگر ریاضی فوتبال است یا والیبال که مسابقه برایش برگزار کنیم؟!» خدمت ایشان عرض کردم که آقای دکتر یک زمان جنگ تمام می‌شود، و ما دیگر مهندس توانمند که بتواند در بازسازی مشارکت کند، نداریم و باید از تکنسین‌های ایتالیایی استفاده کنیم. ایشان گفتند «حتی اگر من قبول داشته باشم، نمی‌توانم در این شرایط این مسئله را در کشور مطرح کنم، همه به من می‌خندند!!‌»

من به ایشان گفتم، خوب اگر آماده نیستید که در آموزش و پرورش مسابقه را برگزار کنید، به من قول دهید که اگر موفق شوم مسئولین اصفهانی را راضی کنم که در سطح استان برگزار کنم، شما مخالفت نکنید. که ایشان در این زمینه قول همکاری دادند.

به اصفهان برگشتم و با آقای تابش و سایر دوستان مشورت کردیم و من به دفتر مدیرکل وقت آموزش و پرورش (آقای حسینی)‌ رفتم و مسئله را با ایشان در میان گذاشتم. ایشان موافقت کردند که آگهی ما را توزیع کنند و مکانی را هم در اصفهان برای برگزاری مسابقه در اختیار ما قرار دهند. مکان مورد نظر سالن دبیرستان ادب واقع در خیابان هشت‌بهشت اصفهان بود‌، قرار شد آقای عاملیان (پدر مدیرکل فعلی آموزش و پرورش اصفهان) کارشناس آموزش متوسطه اداره کل، هم با ما همکاری کنند. قرار شد اولین مسابقه را روز جمعه‌ای (که یادم نمی‌آید تاریخ دقیق آن کدامست!) برگزار کنیم و به تمام ادارات و نواحی و شهرستان‌های اصفهان بخشنامه شد و به نسبت جمعیت به هر شهرستان یا نواحی سهمیه‌ای دادیم و خواستیم از دانش‌آموزان بخواهند ساعت ۸ صبح روز جمعه در محل دبیرستان ادب حاضر باشند.

چند بار با آقای عاملیان تماس گرفتم، می‌فرمودند همه چیز آماده است! من که همیشه نگران بودم، روز چهارشنبه قبل از تاریخ مورد نظر به اداره کل رفتم و گفتم من نگران هستم، می‌توانم از سالن بازدید کنم، گفتند لازم نیست. من اصرار کردم، ایشان به مدیر دبیرستان تلفن زدند و من به آنجا مراجعه کردم. از مدیر دبیرستان خواستم سالن آماده شده را به من نشان دهند، فرمودند سالن الآن آماده نیست و دانش‌آموزان دبیرستان ساعت ۸ صبح جمعه در این سالن امتحان دارند، وقتی که امتحان آن‌ها تمام شد، شما می‌توانید بچه‌های خودتان را به سالن بیاورید تا مسابقه را برگزار کنند! ما که به دلیل نبود بودجه، طوری برنامه‌ریزی کرده بودیم که بچه‌ها از 8 تا نزدیک ظهر در مسابقه شرکت کنند و بعد دبیرستان و برخی از آن‌ها اصفهان را ترک کنند، با این مشکل روبرو شدیم که اولاً‌ از ساعت ۸ صبح تا زمان آماده‌سازی سالن دانش‌آموزانی که از سراسر استان می‌آیند را کجا سرگرم کنیم و بعد هم ناهار را چه کنیم. به آقای عاملیان مراجعه کردم، ایشان گفتند چاره دیگری نداریم. آقای حسینی هم در اداره نبودند و چاره دیگری نبود. حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که تلفنی با آقای تابش مشورت کردم و قرار شد مسابقه را در سالن‌های دانشگاه صنعتی برگزار کنیم. اما حالا ماشین‌های دانشگاه را لازم داشتیم که ساعت ۸ صبح به محل دبیرستان ادب بیایند و میهمانان ما را به دانشگاه منتقل کنند، باید ناهار آماده می‌کردیم و لذا احتیاج به آماده‌سازی سلف سرویس بود و علاوه بر آن باید کاری می‌کردیم که دستگاه تهویه سالن ۸ دانشگاه صنعتی اصفهان هم روز جمعه کار کند. فقط قرار شد من اجازه کار را از آقای دکتر سعادت‌پور، رییس وقت دانشگاه صنعتی اصفهان بگیرم. آن زمان که تلفن همراه نبود، من با سختی فراوان (ولی لذت‌بخش!) ایشان را پیدا کردم. آقای دکتر سعادت‌پور هم گفتند من مخالفتی ندارم، ولی تا ۲ ساعت دیگر دانشگاه تعطیل می‌شود و روز پنجشنبه هم که دانشگاه تعطیل است، امکان ندارد شما بتوانید مجموعه را آماده کنید. به ایشان گفتم شما موافقت کنید، من و آقای تابش با مسئولین همه این واحدها صحبت خواهیم کرد و با مسئولیت خودمان مسابقه را برگزار می‌کنیم. خوشبختانه آقای دکتر سعادت‌پور موافقت کردند و مسئول دفتر ایشان به واحدهای مورد نظر موافقت ایشان را ابلاغ کرد. من فوراً به دانشگاه برگشتم و به همراه آقای تابش با مسئولین واحدهای مورد نظر هماهنگ کردیم و به هر حال مسابقه برگزار شد (خدا با ما بود و مسئولین دانشگاه همه همراه)‌. خوشبختانه دانش‌آموزان خاطره خوبی از آن مسابقه که تبدیل به بازدید از دانشگاه و یک اردوی یک روزه شد، به ارمغان بردند.

خبر آن را در خبرنامه انجمن ریاضی ایران چاپ کردیم. (فکر کنم آن زمان مسئول خبرنامه خود من بودم، اگر نه چاپ نمی‌کردند!)‌ برای اولین شماره مجله رشد آموزش ریاضی هم که دستاورد دیگری از شورای افت ریاضی بود، فرستادیم که البته آن‌ها هم با اکراه و با توصیه آقای دکتر حدادعادل چاپ کردند. یادم نمی‌آید که هزینه‌ها چگونه تأمین شد ولی بسیاری از موارد را دانشگاه صنعتی اصفهان تقبل کرد.

می‌بینید این قدر کارهای اجرایی طاقت‌فرسا بود، که در مورد طرح سئوال، تصحیح اوراق که همه کارها با مشارکت مجموعه همکاران بخش ریاضی دانشگاه صنعتی اصفهان و دبیران ریاضی استان انجام شد، صحبتی ندارم.

بعد از چند ماه خبر به گوش آقای دکتر حدادعادل رسیده بود، از دفتر ایشان به من تلفن زدند و مرا احضار کردند. به دفتر ایشان رفتم. گفتند آیا می‌توانید مسابقه‌ای را که در اصفهان برگزار کرده بودید، به صورت سراسری برگزار کنید؟ عرض کردم حتماً. قرار شد من و آقای میرزاجلیلی از دفتر تحقیقات نزد مدیرکل آموزش و پرورش استان فارس برویم و بخواهیم که همزمان با کنفرانس ریاضی کشور در بهار 1363 نخستین مسابقه دانش‌آموزی را در شیراز برگزار کنیم. برای انتخاب دانش‌آموزان برای شرکت در مسابقه از معلمان ریاضی استان‌ها خواستیم در سطح استان مسابقه برگزار کنند و بهترین‌های خود را به کنفرانس معرفی نمایند. این مسئله باعث می‌شد که یک رقابت هم بین معلمان به وجود آید و مجبور نشویم در بازار آشفته سئوال‌های چندجوابی کنکور ما هم سئوال‌های چندجوابی (تستی)‌ در مراحلی از مسابقه ارائه دهیم. برای طرح سئوال مسابقه اول از دکتر رجبعلی‌پور، دکتر تومانیان و عده‌ای از معلمان ریاضی هم کمک گرفتیم ولی برای حفظ امنیت سئوال‌ها، سئوال‌ها را صبح روز امتحان، نهایی و آماده می‌کردیم.
(جای تعجب دارد که آقای میرزاجلیلی که از ابتدا در جریان برگزاری مسابقه اصفهان، نتیجه گفتگوی من با دکتر حدادعادل و برگزاری نخستین مسابقه ریاضی دانش‌آموزی ریاضی در شیراز بودند، اخیراً در مقاله‌ای در مجله رشد نوشته‌اند:‌ «اصفهانی‌ها ادعا می‌کنند که در برگزاری نخستین مرحله مسابقه ریاضی سهم داشته‌اند!»)

به هرحال دومین مسابقه را هم حقیر برگزار کردم (البته با کمک همه دوستان). یادم نمی‌رود که در جریان برگزاری یکی از این مسابقات که در دانشگاه تهران همزمان با کنفرانس ریاضی برگزار می‌شد، مسئله خلع قائم‌مقام رهبری مطرح شد و ما نگران به هم ریختن اوضاع بودیم و نگران دانش‌آموزان،. سر و ته مسابقه را جمع کردیم، تا بچه‌ها هرچه زودتر به شهرهای خود برگردند (!) حالا شاید نوشته شود که کیفیت مراحل اول مسابقات خوب نبود. می‌پذیریم، ولی خوبست آن‌ها که قضاوت می‌کنند در جریان کیفیت کارهای اجرایی هم قرار بگیرند.

سومین و چهارمین دوره مسابقه هم توسط آقای دکتر تومانیان (از طرف انجمن ریاضی ایران) برگزار گردید. تا این‌که به پیشنهاد انجمن ریاضی ایران قرار شد ایران در المپیاد بین‌المللی ریاضی شرکت کند. آنجا بود که کمیته المپیاد در دفتر آقای دکتر حدادعادل تشکیل شد. آقایان دکتر زارع‌نهندی، دکتر کرمزاده، حقیر، دکتر محمودیان و عده‌ای از معلمان ریاضی همانند آقایان نیوشا و حلی و تعداد زیادی از کارشناسان آموزش و پرورش در این کمیته در زمان‌های مختلف شرکت داشتند. از آنجا مشکل من با آموزش و پرورش شروع شد.

یکی ما می‌گفتیم خوب اگر کمیته المپیاد ریاضی است باید همه تصمیمات در این کمیته اتخاذ گردد و مثلاً همراهان تیم توسط کمیته انتخاب شوند، نه این‌که خارج کمیته آقای دکتر حدادعادل مسئولین تیم را انتخاب کنند. برای حل این مشکل یک سال که آقای نجفی وزیر آموزش و پرورش شده بودند،‌ آقای دکتر حدادعادل به من پیشنهاد کردند که همراه آقای رضوی هدایت تیم را به عهده بگیرم. من سئوال کردم «چرا من؟» فرمودند «چون تو خیلی برای مسابقات زحمت کشیده‌ای!» گفتم «به این شرط قبول می‌کنم، که قول دهید سال بعد مستخدم دفتر تحقیقات تیم را همراهی کند.» گفتند «چرا؟» گفتم «چون ایشان بیشتر از من زحمت کشیده است، اوراق مسابقات را چند طبقه بالا و پائین برده و در جلسات هم خیلی کار کرده است (!)»

ایشان خیلی ناراحت شدند و گفتند «تو چین نمی‌خواهی بروی؟» عرض کردم «وقتی من می‌گویم کمیته باید انتخاب کند به خاطر این است که ما همدیگر را می‌شناسیم و می‌دانیم توان هر کدام از ما در چه زمینه‌ای بیشتر است و در رابطه با مسایل علمی هم با هم رودرواسی نداریم.» گفتند «چه کسی به نظر تو مناسب است؟» من از ایشان خواستم جلسه را تشکیل دهند تا جلسه تصمیم بگیرد. ایشان قبول نکردند و علی‌رغم این‌که من قول دادم فردای آن روز جلسه را تشکیل خواهم داد،‌ ولی نبود فرصت را بهانه کردند. من هم پیشنهاد آقای دکتر کرمزاده را مطرح کردم. ایشان مخالفت کردند. عرض کردم از آقای نجفی سئوال کنید، گفتم وزیر آقای دکتر کرمزاده و توانمندی‌های ایشان را می‌شناسند. به هرحال قبول کردند و دکتر کرمزاده و دکتر رضوی راهی چین شدند.

یکی ما می‌گفتیم خوب اگر کمیته المپیاد ریاضی است باید همه تصمیمات در این کمیته اتخاذ گردد و مثلاً همراهان تیم توسط کمیته انتخاب شوند، نه این‌که خارج کمیته آقای دکتر حدادعادل مسئولین تیم را انتخاب کنند. برای حل این مشکل یک سال که آقای نجفی وزیر آموزش و پرورش شده بودند،‌ آقای دکتر حدادعادل به من پیشنهاد کردند که همراه آقای رضوی هدایت تیم را به عهده بگیرم. من سئوال کردم «چرا من؟» فرمودند «چون تو خیلی برای مسابقات زحمت کشیده‌ای!» گفتم «به این شرط قبول می‌کنم، که قول دهید سال بعد مستخدم دفتر تحقیقات تیم را همراهی کند.» گفتند «چرا؟» گفتم «چون ایشان بیشتر از من زحمت کشیده است، اوراق مسابقات را چند طبقه بالا و پائین برده و در جلسات هم خیلی کار کرده است (!)»

ایشان خیلی ناراحت شدند و گفتند «تو چین نمی‌خواهی بروی؟» عرض کردم «وقتی من می‌گویم کمیته باید انتخاب کند به خاطر این است که ما همدیگر را می‌شناسیم و می‌دانیم توان هر کدام از ما در چه زمینه‌ای بیشتر است و در رابطه با مسایل علمی هم با هم رودرواسی نداریم.» گفتند «چه کسی به نظر تو مناسب است؟» من از ایشان خواستم جلسه را تشکیل دهند تا جلسه تصمیم بگیرد. ایشان قبول نکردند و علی‌رغم این‌که من قول دادم فردای آن روز جلسه را تشکیل خواهم داد،‌ ولی نبود فرصت را بهانه کردند. من هم پیشنهاد آقای دکتر کرمزاده را مطرح کردم. ایشان مخالفت کردند. عرض کردم از آقای نجفی سئوال کنید، گفتم وزیر آقای دکتر کرمزاده و توانمندی‌های ایشان را می‌شناسند. به هرحال قبول کردند و دکتر کرمزاده و دکتر رضوی راهی چین شدند.

مورد دوم تغییر هدف مسابقات بود. قصد ما برگزارکنندگان ایجاد تحرک حل مسئله در دانش‌آموزان و به دنبال آن ایجاد رقابت سالم بین معلمان و سیستم آموزشی کشور بود. درصورتی‌که هدف آموزش و پرورش آوردن مدال بیشتر در مسابقات بود. به هر حال کناره‌گیری من از کمیته که تنها مخالف این روند بودم باعث شد که می‌بینیم در حال حاضر مسابقات تأثیری در آموزش ریاضی کشور ندارد. این پدیده‌ای جدا از بدنه آموزش و پرورش و بحث نخبه‌پروری، تشویق فردگرایی و راه‌اندازی کلاس‌های آماده‌سازی، پدیده مدارس تیزهوشان و سایر تالی فاسدهای آن در جامعه را به وجود آورده است.

۲. انگیزه راه‌اندازی مسابقات ریاضی در ایران و شرکت در المپیاد بین‌المللی چه بوده است؟

انگیزه‌ها هم در تاریخچه آمده است و اهداف هم در مقاله الف،‌ صفحه 47 به طور کامل آمده است.

۳. به نظر شما در شرایط فعلی در مورد کل جریان المپیاد ریاضی، موارد زیر چه درصدی از اهمیت را دارد؟ (مجموع ۱۰۰ باشد!)

الف) کسب افتخار در عرصه بین‌المللی: ۸۰

ب) افزایش اعتماد …: ۱۵

ج)‌ تقویت سطح ریاضیات در مدارس: ۰

د)‌ جذب دانش‌آموزان مستعد به رشته ریاضی در دانشگاه: ۵

۴. موفقیت ایران در موارد زیر چه‌قدر بوده است؟ (به هر کدام نمره‌ای بین صفر تا بیست بدهید.)

الف)‌ کسب افتخار در عرصه بین‌المللی: ۳۰ (چون نتایج تیمز این افتخار را رد می‌کند.)‌

ب)‌ افزایش اعتماد…: ۵

ج)‌ تقویت سطح ریاضیات در مدارس: ۰

د) جذب دانش‌آموزان مستعد به رشته ریاضی: ۵

ه) سایر موارد:

– کارآفرینی برای بنگاه‌های آموزشی ۵۰

۵. المپیاد ریاضی در ایران چه مضرات و یا انحرافاتی داشته است؟

– انحرافات آن در مقاله ب کاملاً تشریح شده‌اند.

۶. در فهرست گیرندگان این نامه چه کسانی از قلم افتاده‌اند؟ آیا می‌توانید با دادن آدرس پست الکترونیک، شماره تلفن و در صورت نیاز وساطت من را در تماس با این افراد کمک کنید؟

آقای دکتر تومانیان، آقای نیوشا، آقای حلی و آقای دکتر حدادعادل

۷. آیا در مورد اهداف المپیاد ریاضی در ایران سند مکتوبی وجود دارد؟

اهداف از قول برگزارکنندگان اولیه در مقاله الف آورده شده است.

بسیار متأسفم که وقت شما را خیلی گرفتم ولی این‌ها نکاتی بود که هرگز نوشته نشده بودند و تا همین حالا هم تاریخ برگزاری مسابقات تحریف شده‌اند، از فرصت استفاده کردم و حوصله شما را سر بردم. مرا ببخشید.